دوشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۳۳ ق.ظ
به نام خدا
دوستای گلم سلام مهربونا
خواهش میکنم با خوندن این پست ناراحت نشین...
دیشب سالگرد ازدواجمون بود... دقیقا یک سال پیش تو یه بوته ی شاد آزمایش بودم و الان به ظاهر غمگین...
دیشب به همسرم گفتم دنیا چقدر زود انواع روشو نشونمون داد... البته اینا هنوز اول ماجرا و امتحانای ساده است... فقط از خدا و اهل بیتش مدد میخوام
دیشب نوبت سونو داشتم، اولین بارم بود تو بارداری می رفتم سونو، دکتر یکم راجع به حالاتم پرسید و گفت: ضربان قلب بچه ات ضعیفه امشب حتما برو پیش دکترت
داشتم تو مانیتور دست و پاهای کوچولوشو می دیدم گفتم: اشکال نداره همون صدای ضعیفو بذارین بشنوم؛ گفت: نمیشه خانم پاشو اگه میشد خودم میذاشتم
جوابو گرفتیم و نخوندم و اصلا نگاش نکردم؛ فقط به عکسش(که پشت جواب منگنه شده بود) نگاه میکردم و نگرانش بودم؛ قرار شد که رسیدیم خونه به دکترم زنگ بزنم و ببینیم اگه لازمه بریم پیشش
من که گریه ی امونمو بریده بود و همسرم داشت حرف میزد؛ رفته بودم یه آب به صورتم بزنم که دیدم همسرم داره میگه:
خانم دکتر نوشته اثری از heart beat در پل جنینی دیده نمی شود
گفتم یاحسین؛ نمی دونستم چطور خودمو رسوندم به همسرم و به زور جواب سونو را ازش گرفتم
اصلا باورم نمیشد، همینطور به جواب آزمایش نگاه می کردم و وقتی تلفن همسرم تمام شد و چشمای اشکیشو دیدم گفتم: اheart beat نداره یعنی ضربان قلب نداره یعنی تمام شد؟
هیچی نمیگفت: فقط گفت آماده شو بریم مطب
رفتیم اونجا همش امید داشتم بگه هنوز میشه یه کاری واسش کرد، ولی خانم دکتر گفت: ببین دخترم وقتی دکتر تو جواب سونو نوشته یافته های فوق مطرح کننده I.U.F.D می باشد، یعنی بچه ات قلب داشته، زنده بوده ولی به هر علتی تمام کرده
بغض و اشک دیگه نمیذاشت هیچی بپرسم؛ همسرم پرسید ولی هیچ علامتی از درد و خونریزی و ... نداره چیکار باید کرد؟
گفت باید بستری شه و با دارو بچه را سقط کنیم...
فردا ظهر میرم برای سقط......
من الان تو یک بوته ی آزمایش قرار دارم و خدا را بابت هرچی برام رقم بزنه شاکرم و راضیم به رضاش...
از وقتی همسرم بهم گفت: گریه نکن و صبور باش، بچه ی من و تو عزیز تر از شش ماهه ی آقامون نبود...
دیگه سکوت کردم و شکر...
عزیزقلبم منتظرم باش تا منم هر وقت خدا خواست بیام پیشت...
فردا ظهر رمز اینجارو به همسرم میدم؛ اگه احیانا یه درصد اتفاقی واسم افتاد بهتون خبر میده
حلالم کنین
برای صبورتر شدنم دعا کنین...
۹۴/۰۶/۱۶
۷
۰
برای تـــ♡ـــو
پاسخ:
خدانکنه لحظه ای زبونم به ناشکری باز شه...
آره... الهی بگردم....:((((
ممنون دلای مهربون و نازنین
پاسخ:
قطعا....
پناه آقا آرامشمه فقط...
پاسخ:
وقتی بچه بزرگتر شه قطعا تحملش سختتر میشه؛ مخصوصا وقتی دردای جسمی به آدم هجوم میارن و آغوشت از فرزندت خالیه....
پسر بود... اسمش را گذاشته بودیم امیرعلی.... همیشه به یادشم و هنوزم باهاش حرف میزنم....
ببخشین ناراحتتون کردم
ممنون از شما
لینکتون می کنم
پاسخ:
سلام فاطمه جان
توکل بخدا که همیشه بهترین را برای ما میخواد...
ممنون از دعاهای خوبت عزیزم؛ انشالله بهترش در حق خودت مستجاب شه
پاسخ:
خدا نکنه برف دونه جان
نمی دونم گفتن 20 روز دیگه بیاین جوابشو بگیرین
نه اتفاقا خیلی مراعات خوراکی و کارای خونه و وسایل سنگین را می کردم...
ببخشم عزیزم....
خواست خدا بوده
پاسخ:
سلام عزیزم
پاکی و صبوری و با ایمانی صفات خودته خواهر خوبم؛ محبت داری بهم
آره حرفش آرام بخش بود... حق گفت...
حتما حتما خواست خدا بوده؛ اتفاقا بودن تو لحظه های سخت بیمارستان خیلی صیقلم داد...
الحمدلله یکی از اذکاری بود که تو طوفان دلم آرومم میکرد..
پاسخ:
سلام عارفه بانوی عزیز
ممنون بانو، زیباترین لطفه
انشالله؛ دعام کن...
امید به خدا
پاسخ:
سلام رعنا جان
دلت نگیره تازه عروس گل؛ خواست خدا بوده
انشالله هیچوقت نچشی عزیزم
انشالله فرزندانی سالم و صالح خدا بهت بده...
پاسخ:
ممنون ازت محبوب جان
از ته دل برات دعا میکنم که هرگز چنین لحظاتی را درک کنی و نچشی؛ انشالله کوچولوی نازت سالم و سلامت به آغوشت برسه...
متاسفانه چندبار رفتم سونو و هربار همین جمله را گفتن: قلب بچه از کار افتاده...
واقعا ندیده عزیز بود؛ دیدمش بدتر شدم....
ممنون از دعات... انشالله خدا این لطفو بهم بکنه
حتما خیریتی توش بوده و راضیم به رضاش...
پاسخ:
سلام عزیزم
ممنون از بزرگواری و محبت شما
انشالله خدا براتون جبران کنه عزیز
انشالله...
پاسخ:
عزیزم ببخشید ناراحتتون کردم؛ دور از جون این چه حرفیه؛ اینکه میگین دلم داره می ترکه را شبی که دکتر بهم گفت بچه ات ایست قلبی کرده؛ درک کردم و به این حال رسیدم...
شما بزرگوارین؛ حضورتون آرام بخش و تسکینه...
راضیم به رضای خودش و تسلیم به دستورش... الهی دورش بگردم خیلی دلم براش تنگ شده بخدا... خدا خیلی دوستش داشته... الهی بگردم انشالله هروقت خدا صلاح دونست به ملاقاتش برم:((((
پاسخ:
سلام بانوی مهربان
چقدرررررررررررر آرام بخشه وقتی یکی لحظاتت را می فهمه... باور کنین خیلی خیلی تو این لحظات سخت به یادتون می افتادم و دعاتون می کردم..
قطعا خدا صلاحمو می خواسته که این اتفاق افتاده... امیدم به خودشه
انشالله لایق این روایت حضرتش باشم...
پاسخ:
کسایی که تجربه های مشابه دارن خیلی بیشتر درک می کنن
بخدا خیلی تو بیمارستان و وقتی جنین را دیدم یادتون بودم...
انشالله به حق این ماه عزیز به زودی زودی دامنتون سبز به فرزندی سالم و صالح بشه.... انشالله...
پاسخ:
نامی که تو بیمارستان و موقع درد به دادم می رسید...
پاسخ:
اولش غمش سنگین بود؛ ولی واقعا خدا صبرش را میده
حتما خیره
امید به خدا و فضلش...
پاسخ:
ممنون از بودنت
پاسخ:
سلام
انشالله...
امیدوارم که بتونیم قول استادتون را جامه ی عمل بپوشونیم
انشالله هممون...
پاسخ:
خدمت میرسم
پاسخ:
اشکال نداره؛ ممنون از محبتتون
پاسخ:
راضیم به رضاش و تسلیم در برابر خواسته اش...
انشالله...
غصه نه فقط گاهی دلتنگ ....
پاسخ:
خواهش میکنم دلا جان
ممنون از بودنت دوست گلم
ممنون از محبتت
انشالله
پاسخ:
سلام عزیزم
انشالله؛ به دعای خیر شما
بمیرم براش:((
پاسخ:
الهی رضاً برضائک
پاسخ:
ممنون انشالله شما هم
امید به خدا انشالله
اتفاقا وقتی حالم تو بیمارستان بد بود به همه ی مادرایی فکر میکردم که چطوری پاره ی وجودشونو به عمد سقط می کنن و زندگی را ازش میگیرن؟
پاسخ:
سلام پرنسس جان؛ ممنونم عزیزم
کسی که خودش چشیده بهتر حال آدمو می فهمه....
الهی که اینبار نی نی نازت به سلامتی و راحتی به آغوشت برسه؛ همچنین تن خودت و همسرت هم سالم باشه و دل هرسه شاد شاد...
قطعا هر اتفاقی بیافته خیر ما در همون اتفاقه...
ممنونم عزیزم؛ چشم دست گلت درد نکنه؛ ممنون از محبتت؛ انشالله به دعای شما دوستای خوبم؛ انشالله...
پاسخ:
سلام
بله میارم
پاسخ:
انشالله؛ همچنین شما
دقیقا اینا همش امتحان صبره و جوابش هم فقط صبر و شکره
انشالله به دعای خیر شما
امید همیشه دلیل زندگیه... بله قطعا
پاسخ:
قربان شما
ممنون از محبت شما؛ انشالله مستجاب در حقتون...
اختیار دارین اجازه مام دست شما
پاسخ:
سلام کیمیا خانم
متاسفانه من به جا نمیارم شرمنده؛ میشه معرفی کنین؟
ایمانی که نبود ولی لطف خدا شامل حال بنده ی ضعیفش شد و صبر داد بهم...
آره شکر خدا
انشالله؛ اینم به ظاهر غمگینه ولی در واقع چون خواست خدا بوده چیزی جز شادی نیست
میارم براتون
پاسخ:
سلام
شما خانمین یا آقا؟
ببخشید
پاسخ:
سلام عزیزم
خدانکنه زنده باشی عزیزم
خدا انشالله آخرت خوبی بده؛ بله همش آزمایشه
توکل به خدا
انشالله
سلامت و برقرار باشی دوست گلم
میارم برات عزیز
بهترم الحمدلله
یاعلی
پاسخ:
سلام
اومدم متوجه نشدم
الان براتون رمز میارم
پاسخ:
سلام بانو جان خوبین؟
آره به دعای خیر شما دوستای خوبم از هردو نظر بهترم
حتی خودمم دلم نمیخواد باز برم بخونمش...
قربان شما؛ انشالله انشالله شمام همچنین...
آخ ازین جمله ی آخر :) ... انشالله
امیدوارم صبور باشی توی این امتحان و خواست خدا
کوچولوی نازت عجله داشته برای رفتن پیش خدا
ان شاالله که همه چی به خوبی پیش بره و به زودی بیای خبر سلامتی تو بدی عزیزم
خدا پشت و پناهت باشه خواهرم