چند کلام درددل
سه شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۲۳ ب.ظ
به نام خدا
کوچولوی من! می ترسم از آینده ای که من یا کارام باعث خرابیش بشه...
صبح ها دستمو میذارم رو جایی که هنوز نمی دونی کجاست و واست؛ واسه دوتایی مون با امام زمانمون تجدید پیمان میکنم...
حتی همون شبایی که دیر خوابیدم یا خوابم نبرده
نباید تجدید پیمان از دست بره... باید از همین الان هدفمند بار بیای؛ من از خودشون خواستم که بشن هدفت...
آدم به هدف زنده است و چه هدفی بالاتر از برای خدا و خاندان عصمت شدن؟
از وقتی آبریزان جون از کربلا برگشت و گفت انشالله تو همین شرایط قسمتت شه بری خیلی دلم هوایی شده....
اینو از کامنتاش پیدا کردم و دلمو هوایی تر کرده... "کلیک"
خدایا کمکم کن...
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من ، دل من داند و من دانم و تنها دل من...
کوچولوی من! می ترسم از آینده ای که من یا کارام باعث خرابیش بشه...
صبح ها دستمو میذارم رو جایی که هنوز نمی دونی کجاست و واست؛ واسه دوتایی مون با امام زمانمون تجدید پیمان میکنم...
حتی همون شبایی که دیر خوابیدم یا خوابم نبرده
نباید تجدید پیمان از دست بره... باید از همین الان هدفمند بار بیای؛ من از خودشون خواستم که بشن هدفت...
آدم به هدف زنده است و چه هدفی بالاتر از برای خدا و خاندان عصمت شدن؟
از وقتی آبریزان جون از کربلا برگشت و گفت انشالله تو همین شرایط قسمتت شه بری خیلی دلم هوایی شده....
اینو از کامنتاش پیدا کردم و دلمو هوایی تر کرده... "کلیک"
خدایا کمکم کن...
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من ، دل من داند و من دانم و تنها دل من...
۹۴/۰۶/۱۰
:((
ببخش !
حالت رو به هم ریختم !
:/
+جای من هم اون لینک رو حسابی نگاه کن !!!!
من
بغض مجالم نمی دهد تا ببینم .....!!!!
اما می دانم
که زیر گنبد
الان تقریبا شلوغ است !!!
از وقتی برگشتم ؛
ساعت هایم ؛
به وقت کر بلاء
می گذرند !!!!!